معنی بیماری قلبی عروقی
حل جدول
آنوریسم
آنوریسم، کاردیومیوپاتی
از بیماری های قلبی عروقی
آنوریسم
از بیماریهای قلبی عروقی
انوریسم
آنوریسم
از بیماری های قلبی و عروقی
آنوریسم
از بیماریهای قلبی و عروقی
انوریسم
فارسی به عربی
صادق، عصیر، قلبی
عربی به فارسی
وابسته بدل , قلبی , فم المعدی , صمیمانه , دلچسب , مقوی
لغت نامه دهخدا
قلبی. [ق ُل ْ ل َ بی ی] (ع ص) حیله ساز ماهر در تقلب. (منتهی الارب). حیله گر که در زیرورو کردن امور بصیرت دارد. (اقرب الموارد). رجوع به قُلَّب شود.
خوش قلبی
خوش قلبی. [خوَش ْ / خُش ْ ق َ] (حامص مرکب) خوش طینتی. خوش جنسی. مقابل بدقلبی.
زاجر قلبی
زاجر قلبی. [ج ِرِ ق َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) رجوع به زاجر شود.
دشت قلبی
دشت قلبی. [دَ ق َ] (اِخ) دهی از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج. سکنه ٔ آن 250 تن. آب آن از رودخانه ٔ سیروان. محصول آنجا مختصر غلات و لبنیات. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
فارسی به ایتالیایی
cardiaco
فرهنگ فارسی هوشیار
بیماری گشی
معادل ابجد
791